گلاره

(آنالیز سابق)

(آنالیز سابق)


۰۱:۰۷۱۸
آبان

حالا که پاسپورت هم آماد شد, حالا که پول هم جور است, حالا که نگران آن مسئله بودم و حل شد 

من مانده ام  و یک امضا... 

زنگ زدن که کاروان فقط ظرفیت یک نفر را دارد و مامان دوشنبه26 آبان میرود  

و اگر اگر یک نفر انصراف بدهد میتوانن مرا جایگزین کنند

من کز میکنم کنج اتاقم و منتظرم ولی نه اینکه یک نفر سعادتش را از دست بدهد 

 زیارت عاشورا میخوانم و گاه بیگاه چشمام ابری میشود نم نم باران می آید 

و یکی توی سرم حرف حرف حرف میزند 

لیاقت میخواد 

طلبیده شدن 

قسمت

دلم میخواهد بخوابم و صدای نحسش توی سرم قطع شود  

امروز یک خانم دعایم کرد حضرت معصوم واسطه  شود برایم ...


گلاره
۱۴:۵۲۱۶
آبان

فیلم نوت بوک به نظر من با رای 8 از 10 آنچنانی هم نبود یه داستانی تو مایه های تایتانیک 

یه دختر با وضعیت خانواده ی متوسط به بالا برای تعطیلات تابستانی به شهر و روستای کوچیک میاد در طی این سه ماه تعیطلات تابستانی با پسری که با پدرش زندگی میکنه  از وضعیت متوسط به پایین و عشق تینیجری به وجود میاد از همدیگه جدا میشن و سعی میکنن عشق تینیجری فراموش بشه ولی نمیشه و سه نقطه :)

داستانش خیلی تکراری بود فقط از لباس های که شبیه فرانسه قدیمی بود لذت بردم و دوتا سکانس فوق العاده داشت 

این مرغابی های مهاجر دریاچه خیلی قشنگ بود  


و این چهره ای که تلفیقی از عشق و دو راهی هست 


و با بازی

 الی (ریچل مک آدامز)  

نوآ ( رایان گاسلینک)



گلاره
۱۶:۳۸۱۴
آبان

وسط ملاجم داغ است و مدام سر گیج دارم میخوابم بیخیاله اینکه کمبود خواب است دو ساعت بعد بهبود می یابد و به این ترتیب همانند خرس قطبی نصف روزا را در خواب پاییزی به سر میبرم آرام آرام تنگی نفس هم اضافه میشود دو قدم راه میروم به هن هن میفتم و ضربان قلبم در گلویم احساس میشود و بدتر رو اعصاب تر عدم تمرکز نیست 

یک صفحه را هی بخوانی و اصلا هیچی نفهمی زود خسته و بی حوصله بشی

 علائم را در اینترنت سرچ زدم رابطه ی مستقیم دارد با کمبود به شدت کلسیم د

به دنبال دفترچه  و آزمایش 6 ماه پیش میروم تا مطمن بشوم 

میبینم بله آزمایش درست است و دکتر بیچاره یه چیزهای میدانست دو بسته قرص کلسیم د تجویز نوشت

آدم دکتر رفتن هستم ولی قرص خوردن ابدا مگر در حد مرگ مریض باشم تا نیمه بهبودی میخورمو بعد با پلاستیکشان پرتاپ میشوند در کابینت آشپز خانه در کنار قرص های فشار و مسکن کمر درد و معده مادر و پدرم دو بسته قرص کلسیم د 6 ماه پیشمم هم موجود بود 

حالا چند روزیست شیر پرچرب و قرص هایم را میخورم

آیا این وضعیت همچنان ادامه دارد یا بمحض مشاهده شدن اندکی بهبود مجددا قرص ها شوت میشوند و به روال عادی برمیگردم :)

خدا رو شاکرم تا این سن  هیچ بیماری حادی نداشته ام فقط سرماخوردگی های خشن سالی یکی دوبار لاینفک نمک زندگی هستن :) و یادآور کننده ی شکر سلامتی اگر نباشن نمیشوند و انسان است دیگر آلزایمر دار

چشم هایم آستیگماتیسم هست کور سویی هم ببینم خدا رو شاکر

فقط همینا درد و مریضی محسوب نمی شوند کهههه :))

گلاره
۱۵:۴۹۱۰
آبان

یک پیام صبح در تلگرام گروه دانشگاه با این مضمون ارسال شد "جمعه همین هفته ساعت 9 تا 4 بعد از ظهر 15 آبان ماه با هزینه 140000 تومان برای گذراندن مدرک haccp کارگاه  تشکیل میشود توسط  مدرس دکتر فلان و متقاضیان به فلان مکان مراجعه کنید"

و بعد از این کارگاه احتمالا کارگاه ایزو و کنترل کیفیت هم تشکیل میشود

جالب اینکه استاد همین کارگاه برای دانشجو ها از نظر جایگاه علمی قابل قبول است  و من اصلا تره هم براش خورد نمیکنم از بس جز و جیگرم داد برگشت سره یک کلاسی که باهاشون داشتم سه واحدی کنترل کیفی و از قبل  یکی از استادها که رابطه ی خوبی با ایشان نداشت ما را در جریان گذاشتن و به اصطلاح "پتشو ریخت رو آب "استاد کنترل کیفی تان اصلا مدرک تخصصیش کنترل کیفی و صنایع غذایی نیست چون اطلاعات و سابقه ی کاری دارن در این زمینه مشکل تدریس بلامانع است (از این پارتیا) بله عرضم به حضورتان دوکتور فلان پاییین تخت وایبرد قدم زد با انگشت سبابه ش روبه سمت دانشجوهاش و شعار داد آی شماها چرا اینقدر مدرک گرا هستین بابا بسه بیاید یاد بگیرید فقط از این طرف اون طرف دنبال مدرک جمع کردنو رزومه کاری هستین اصلا هم هر از بر نمیدهید و شما موفقین همینطوری ادامه بدهید چرا من حرص شما ها رو بخورم نگاه کنید مثلا من این فصل haccp چنان به شما خوب درس میدم و با دقت گوش کنید یاد میگیرین و اصلا نیاز به "این" کارگاه ها نیست .

فقط نتیجه ی صحبت من اینه گل بگیرن اون جامعه ی رو که من دو واحد haccp گذروندم و سه ماه هفته ی دو ساعت سرکلاس یه بیسواد دیگه نشستم و همه ی تلاشمو کردم از حرفاش استفاده کنم و جزوی 200 صفحه ی خوندم روز امتحان حرفای خودشو تحویل خودش دادم بعلاوه جزوش برام 17 رد کرد بعد بیان کارگاه تشکیل بدن با 6 یا 7 ساعت  مبحث ها رو تو مخت فرو کنن اگه یاد نگرفتی هم مهم نیست 140000 تومان هزینه دادی و مدرکش رزومه کاری محسوب میشه هر جا بری نشون بدی یعنی شما استادکار haccp   . والسلام 

گلاره
۲۳:۴۵۰۹
آبان

آبـان هوایش غرق دلتنگیست

عطرِ تو را در مشت خود دارد

فهمیده خیلی ‌دوستت دارم

هی‌ پشتِ هم با عشق میبارد ...


 #مریم_قهرمانلو


پی نوشت:از شب قبل باران بی وقف میبارد صدای تق تق به شیشه ها میزند و آرامش عجیب خودش را منتقل میکند 

صبح و باران ادامه دارد 

کلاس زبان 

سوار تاکسی سرم را به شیشه تکیه میدهم و بخار شیشه را با دست راستم پاک میکنم "ف" یادآوری میشود,چهارسال دانشگاه همراه خوبی برای قدم زدن هایمان  زیر باران نبود و بجز همان دوباری که به الجبار خیس شدیم و عقده ی چهار سال ام خالی شد:) و تا دو روز بعد ادا و اطوار "ف" را بر دوش میکشیدم 

گلاره