گلاره

(آنالیز سابق)

(آنالیز سابق)


3: تنهایی های مبهم

شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ق.ظ

همیشه هر احساسی یک روزنه ی کوچیک داره مثلا یک قلب رو تصور کنید با مداد رنگی قرمز کاملا رنگ آمیزی شده  اما یه نطقه ی هست
 ممکنه روزنه ی کینه باشه
ممکنه روزنه ی از دلشکستگی باشه
ممکنه روزنه از سالها دلتنگی باشه
ممکنه تنهایی مبهم باشه
همیشه یه نقاشی قلب یک دست قرمز رنگ نیست یه گوشه های کمرنگ یه گوشه عمیقا پر رنگ و یه گوشه های نقطه ی بی رنگ
و اینو شخصی میتونه خوب درک کنه دقت بالایی داره برای بعضیا شاید با نگاه اول یک دست
فکر میکنم دیده همچین شخصی از دو حالت خارج نیست یا قلب خیلی صافی داره یا اصلا به قلبش توجهی نداره افسار قلب رو دست عقلش داده
همیشه دوستم (سین ) بهم میگه احساسی برخورد نکن با منطقی پیش برو نظرمن برعکس چشمامو میبندم به ضربان قلبم گوش میدم ریتم همین ضربات باهم حرف میزنه ...
شابد تخیلی یا شدیدا مضحک به نطر برسه
میترسم از یه روزی که این روزنه ی کینه ی قلبم اگه وسط مخچه م بود تبدیل بشه به انتقام
این رورها که نه قبلنا هم یه روزنه های تنهایی مبهمی روی قلبم احساس کردم که این روزنه تبدیل به یه حفره ی عمیقتر شده
با اینکه تکنولوژی پیشرفت شده عضو گروهای مختلف اینستاگرام هست فیلم دیدن کتاب خوندن  دوستان متعدد حتی خانواده ی که دور و برم هستن بازم تنهایی مبهم هست
فکر میکنم تا آخر عمرم همراهمه به آینده که فکر میکنم میترسم نکنه داره عادتم میده پخته ترم میکنه از این بدتر بشه
تنهایی همیشه برای هر شخصی هست اصلا همینکه چند ساعتی در روز خودت باشی بهت آرامش میده به اصطلاح سرت سبک میشه
تنهایی مبهم سخت که نمیدونی خودت از خودت چی میخوای
به خانواده ت به عزیزترین آدمای زندگیت بی اعتماد میشی .