گلاره

(آنالیز سابق)

(آنالیز سابق)


یه نکته ی خوبی که زندگی کردن تو این شهر رو برام راحت تر کرده ،  من هیچی از صحبت هاشون نمیفهمم ، توی پرانتز عرض کنم( ارومیه یه شهری که تشکیل شده از دو ملت کورد و ترک باهم زندگی میکنن) گویش کوردیشون شکاک و با لهجه ی کوردی شهر خودم تفاوتش 180 درجه س ، گویش ترکی هم  اصلا انگار تو ترکیه هستم ، و هیچ تلاشی هم نمیکنم ازشون لغت به لغت بپرسم و یادبگیرم ، میخوام یه مدت خیلی زیادی فقط با خودم باشم توی سکوت و آرامش، دیگه برام مهم نیست دو نفر که کنارم ایستادن با ظرافت گوش بدم راجع به چی صحبت میکنن یا به هر چیز مضحکی نمیخندم و یا سریع واکنش نشون نمیدم ناراحت بشم.عمیقا احساس آرامش دارم ، حسی که یه عمر سرگشته و حیران دنبالش بودم .

"و گوش جان بسپاریم به شب میلاد امید عزیز "

+عنوان : همین آهنگ

 

دریافت
حجم: 8.9 مگابایت
 

 

۹۸/۰۹/۰۱
گلاره

نظرات  (۴)

چه خوووب، اینکه آدم حرفای اطرافیانش رو نفهمه توی یه شرایطی، واقعا نعمته ها. تا حالا از این زاویه به ماجرا نگاه نکرده بودم.

پاسخ:
توی شهر خودم یه دوره ی عذاب آوری رو از سر گذروندم ، اونقدر حرف های نامربوط شنیدم و ذره ذره از درونم شکستم که ترجیحا دیگه دوست ندارم با کلمات ارتباط برقرار کنم.
۰۱ آذر ۹۸ ، ۲۰:۲۰ گمـــــــشده :)

آفرین

پاسخ:
تو که در جریان هستی :))
۰۳ آذر ۹۸ ، ۱۲:۳۳ بانوچـه ⠀

این چند سالی که می‌شناسمت، چقدر تغییر کردی فاطمه چه خوب بودی و خوب‌تر شدی :)

پاسخ:
بانوچه جآنم البته نطر لطف شماست:)
 ولی خب بنده از قبلا خودم راضی نبودم الان اندکی بیشتر تغییر کاربری زدم که یجورای هم این تغییر رسم روزگار بود 
۰۴ آذر ۹۸ ، ۰۹:۲۸ هانی هستم

به این جنبه‌ش فکر نکرده بودم!

پاسخ:
 فکر کن دو نفر یک ربع نان استاپ  کنار گوش هات حرف بزنن اما تو با خیال آسودده توی دنیای خودت سیر کنی 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی