گلاره

(آنالیز سابق)

(آنالیز سابق)


حس متضاد غربت

سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۵۰ ق.ظ

واژه ی "غربت " برام یه احساس متضادی داره ، از طرفی با وجود حق انتخاب گزینه نزدیک و دور، با پافشاری تمام کیلومتر ها فاصله رو انتخاب کردم‌، اکثر اوقاتم خیلی راضیم از شرایط جدیدم و در زمان حال زندگی میکنم و تازه فهمیدم زمان حال اصلا چی بوده که من یک چهارم قرن عمر بی خبر بودم !
اما غافل از اینکه کوچیک ترین خاطراتی از گذشته در این اثنای شلوغی ها برام یادآوری بشه !وای لعنتی حتی اون لحظه دلم برای " آدمای که ازشون متنفرم" شدیدا مچاله میشه !

این حس ها رو درونم مخفی نگه داشتم و دوست ندارم برای هیچکس بجز اینجا بازگو کنم . بخاطر همین توی ذهن همکلاسی هام اینطوری نقش بستم ، " یه دختر کورد شاد، تابناگوش میخنده با ده ساعت فاصله از خونشون :) ".چند وقت پیش یکی از همکلاسی های تبریزیم بهم  میگفت من هر وقت دل تنگ خونه میشه یاد تو میفتم ، میگم خدایا من دو ساعت فاصله دارم و گلاره ده ساعت ولی ببین چقدر شاده :)) 

۹۸/۰۷/۲۳
گلاره

نظرات  (۶)

۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۶:۱۱ مهدی صالح پور

بدترین/بهترین نکته‌ی ماجرا اونجاست که بهش عادت میکنی.

واقعا نمیدونم خوبه یا بد!

پاسخ:
توصیف بد و خوب بستگی به شرایط متفاوت آدما داره ، من فکر میکنم خوی گرفتن برای من بهترین قسمت ماجراس 

و به قول یکی از بلاگرها، وقتی غربت رو تجربه می‌کنی، دیگه هم تو شهر خودت غریبی، هم تو شهر مقصد....

ولی به نظرم می ارزه.

کلی قوتی تر میشی

تجربه های جدید 

پاسخ:
۳۰ روز پیش دقیقا هر جا کلمه " خانه" رو می دیدم بغض خفه م میکرد ، روزی که برا تعطیلات میخواستم برگه امضا کنم و آدرس بازگشت به خونه رو برا خوابگاه درج کنم ، فقط نوشته م کرمانشاه ...حتی اسم کوچه و خیابان که یه عمر رفت و امد داشتم و زندگی کردم رو رغبت نداشتم بنویسم .
۰۴ آبان ۹۸ ، ۱۸:۲۶ بانوچـه ⠀

همین که کامنت‌دونی بازه من شادترینم :*

پاسخ:
آخه من فدای تو بشم رفیق قدیمی مهربونم ، ماچ ماچ 

بهش به چشم بخشی از زندگی گذار نگاه کن. تو جسارت اش را به خرج دادی من  با یک سوم قرن زندگانی جرات نکردم . نمیدونم دلم میخواهد اما ترسیده ام  وا داده ام.

پاسخ:
حمید اصلا فکر نمیکردم یجا تو واژه ی ترسو بنویسی ! شگفت زده شدم ! آخه همیشه که خوندمت دیدم مثلا سبک زندگی هیجان انگیز و بدون‌ پروایی داری 
 ولی الان که  دقیقا نزدیک به دو ماه نیم میگذره و عادت کردم به شرایط جدید ،دلم میخواد یکم هیجان انگیزتر از اینی که هستم پیش برم .

به نظر من سازگار شدن با شرایط و خو گرفتن باهاش یه جور مهارته که میتونه مفید باشه و در عین حال خیلی کشنده و بد بستگی داره با چی سازگار شی

ولی عادت به دوری خوبه حتی اگه وقتی نزدیک عزیزانتی مستقل و محکم باشی دوری مستقل‌تر و محکم‌ترت میکنه زندگی رو واقعی‌تر و بهتر می‌فهمی

پاسخ:
چوگویک کامنتت از اون حرفای بود که دلم میخواست همین الان یکی بهم بگه و فکر میکنم مطئمنا این حرفمو از کسی میشنوم که خودش با تک به تک سلول هاش تجربه مستقل شدن و قوی بودن رو داره . 

ای جونم

ما مخلص شماییم دربست

تو خودت کلی مستقلی دختر خودتو دست کم نگیر

پاسخ:
چاکریم رفیق قدیمی جان
چشم مرسی از اینکه بهم اعتماد به سقف تزریق میکنی:)) 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی