شاعرانه 3
لاشه ی شمعدونی قرمز
رویِ ایوونِ خونه جا مونده
آژیرِ آمبولانسِ توو کوچه
دخترم رو حسابی ترسونده
پیرهنِ مشکیمو تنم کردم
بعدِ تو خونه مون سیاپوشه
بعدِ تو آسمون نمی خنده
پرده ای از غبارِ غم روشه
وقتی تو رفتی جاده ها اینجا
مثل یه شب، عجیب و غمگینن
رفتی و چند ساله این مردم
مرگو هر شب توو خواب می بینن
بعدِ تو شعرهام صف بستن
دست بُردم به پاکتِ سیگار
یه صدا تویِ گوشِ من می گفت:
دست از این عاشقانه ها بردار
مردمِ شهر ِ من سراغت رو
از گـُلایِ رو طاقچه می گیرن
مردم ِ شهر ِ تو دو سالی هست
که با این شهر ِ مُرده درگیرن
عطر موهای مشکی و صافت
کلِ شهرو حسابی پُر کرده
اون که میره از اینجا عاشق نیست
عشق باید یه روز برگرده
رفتی اما بدون تویِ این شهر
یک نفر هست، عاشقت مونده
عشق باید یه روز برگرده
عشق اینو به تو نفهمونده
#کامل_غلامی
پی نوشت: این شعر رو بینهایت دوست دارم تو گوشیم تنها دکلمه ی هست بین آهنگ ها وقتی پلی میشه رد نمیکنم
پی نوشت 2:من هر دفعه میخوام عنوان وبلاگم رو تغییر بدم تو گروه از دوستان بلاگر نظرات سازندهشونو میپرسم .... دکتر غلامی جواب میده: نه خوب جدیده :)
دریافت
حجم: 1.38 مگابایت
توضیحات: لینک دانلود دکلمه با صدای کامل غلامی
خب ما حجم نداریم دانلود کنیم ...متاسفم
و اما پست قبلی شما مورد 10 رو اگه تونستی باشی من 9 رو برات مطمین باش می خرم :))))))))))