گلاره

(آنالیز سابق)

(آنالیز سابق)


حتی داشتن یک هنر خوب است

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۳۷ ب.ظ

یه مدت میخوام روزانه نویسی باشه اینجا بلکه ویندوز نوشتنم بالا بیاد مثل همون قدیم ندیما :دی

امروز لنگ ظهر که از خواب بیدار شدم گوشیمو یه چک کردم دیدم ع تلگرام نیست بعد یادم اومد خودم حذفش کردم ...یعنی هر چی بگم کمه ...از وقتی تلگرام تعطیل شده اصلا دنیا به کامم شیرین شده ...ناراحتی اعصاب داشتم تا دو روز پیش

الان بجاش دارم کتاب میخوانم (عقاید یک دلقک نویسنده:هاینریش بل ترجمه ی: شریف لنکرانی قیمت :10000 هزار تومن) این کتابو سه ماه پیش خریدم بخوانم مثلا :/

و به بافتن لیف دومم مشغولم اینقدر ناراحتم فقط یه مدل بلدم ببافم هیچ هنری ندارم :( 

به نظرم کیمیا خیلی اغراق آمیز شده دیشب زد تو کار حصیر بافی برا سهم خودش در تامین مخارج زندگی خانوادهش ولی یه تلنگری بود انسان بی هنر ارزش یه ریال نداره 

هر هنری باشه بد نیست بلاخره یجا از سختی های آدم بکار میاد

بعدظهر هم تشریف فرما شدم خیاطی تا دوتا پارچه ی که 4 ماه به نیت سارافون خریده بودم دوخته بشه 

آذر خانم خیاط محله توی 6 یا 7 متر یک قسمت از خونه ی خودش مشغول خیاطی هست

یه خانم خوش اخلاق و با صدای آرام به دل بشینه و قیافه ی دوست داشتنی و همراه و تکیه گاه همسر

آدم های زرنگی رو دیدم یه عالمه پارچه اورده بود برا دوختن با چندرغاز پول 

به منم گفت موقع تحویل ببینم چقدر کار میبره حساب کنم

ازم پرسید چه مدلی دوخت کنم 

من: هر طوری میدونی خوبه 

آذر خانم: یقعه ش انگلیسی باشه فلان و بهمان باشه جیب داشته باشه

من: تو رو روحت سر درنمیارم ساده باشه 

آذر خانم: عززززیززززم الهیییی :)

بعد که از خونه شون اومدیم بیرون به مامانم گفتم هر چی طبق روال خیاطی ها باشه پول بدیم با این لباس نماز میخونم باید حلال باشه

جواب مامان بنده: دوباره رفتی ممبر بزار اول خودش بگه 

_____________________________________

بشدت تو فکر کسب هنرم و اگه بعد ها در آینده شرایط مالی بدی داشتم (که خدانکنه) بتونم باهاش درآمدزایی کنم ... باید آینده نگر بود

حتی مامان سامیار (زنداداش جان : به به چه خواهر شوهر عزیزی هستم :) )  بافتنی و خیاطی و چرم دوزی و خیلی هنرای دیگه در یه حد قابله قبولی بلده 

_______________________________

برای فردا هم باید 25 صفحه از کتابو بخوانم 

لغتای 504 رو شروع کنم 

و بافتنی  :)




۹۴/۱۰/۰۲