her
سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۴ ب.ظ
فیلم her پبشنهاده و معرفی دوستان بلاگر
حالا از دیدگاه شخصی من البته چون نه منتقد سینمام و نه تخصصی بلدم حرف بزنم , در حد من به نظرم فیلم ایده ی خیلی جالبی بود از رابطه ی عاطفی آدما با دنیای کامپیوتر شخصی و اینترنت
یه مرد (تئودور )که شغلش برای متاقضیانه که برای نامزدشان نامه ی عاشقانه مینویسه و خودش در حال طلاق با همسرش
این فیلم پر از سکانس های آخرین تکنولوژی های آمریکا هست از گوشی و کامپیوتر هوشمند یعنی وقتی ورد رو باز میکرد حرف میزد و اتوماتیک ورد مینوشت :) و فضای خلوت و رنگ های دلنشین فیلمو فوق العاده دوست داشتم
این مرد برای اینکه تنهاس با یک سیستم عامل به اسم (سامانتا ) دوست میشه که توسط برنامه نویس ها طراحی شده ،خیلی باهوش هم هست به ریز ترین حرکات احساس و حالت آدمی طراحی شده
همه جا باهاش همراه و حرف میزنه
اوایل فیلم ، تئودور خیلی افسرده س تا اینکه نیمه های فیلم عاشق همون گوینده زن سیستم عامل میشه کارهاشو براش پردارش میکنه و ایمیل میخونه تبدیل میشه به یه مشاوره و دوست واقعی
و تئودور عشقی که از حقیقی داره از دست میده میخواد از مجازی به دست بیاره
حتی در شب و نصف شب توی رختخواب هم با سیستم عامل صحبت میکنه و عادت میکنه به این دوست همیشه پایه ، در آخر هم این دوستی و عشق بی فایده س و سه نقطه آخرشو نگفتم :)
توی این فیلم هم تئودور یه دوست دختر صمیمی و قدیمی داشت که هر وقت توی زندگیش کم میاره بهش پناه میبره برای حرف زدن باهاش ، توی لحظه های زندگیش مثل یه رفیق کنارش همیشه هست و البته شرایط زندگی هر دو طرف مثل هم بود هر دو تنها و هر دو یک شکست عاطفی با شریک زندگی داشتن
فکر میکنم به دنیای ماها نزدیک تره این فیلم چون که بیشتر با اینترنت و گوشی سرو کله میزنیم و خلا در جاهای دیگه زندگیمون میخوایم توی محیط مجازی جبران کنیم
عکس اول: کاترین (همسر تئودور ) رونی مارا
عکس دوم : تئودور : (وتکین فونیکس )
نویسنده و کارگردان: spike jonze
صدای سیستم عامل:اسکارلت یوهانسون
دیالوگ های خیلی خوبی داشت و متاسفانه مکالمه های بی ادبانه شم کم نبود
این دیالوگو از یه وبلاگ منتقد کش رفتم :)
تئو دور :
گاهی اوقات فکر میکنم همه احساس هایی که لازمه رو تجربه کردم ... و از اینجا به بعد دیگه هیچ احساسی نخواهم داشت ... هر احساسی هم که دارم فقط یه نخسه ضعیف تر از این احساساتیه که قبلا داشتم
۹۴/۰۹/۱۰